- هروقت به موبایل شما زنگ زد و مشغول تعریف کردن وقایع روزانه اش بود(که معمولا این کار را با افزایش شاخ و برگ و با آب و تاب دادن به آن انجام میدهد) صحبت هایش را قطع کرده و اعلام نمایید که پشت خطی دارید و لطف کند و 1 ساعت دیگر تماس بگیرد !
- هر وقت خواستید وی را سوار ماشین کنید با استفاده از عطر زنانه مادر و یا خواهر محترمتان فضای ماشین را عطر آگین کنید و هنگامی که ازتان پرسید این بوی چیست شروع به تناقض گویی کنید تا تصور کند رقیب دارد!(مسلماً این عمل بسیار غیر انسانی است و تنها در صورتی این کار را انجام دهید که مطمئن شوید بعد ها ناحیه ای از وجود شما به نام وجدان شروع به خارش و درد نخواهد کرد)
- دائماً اسم وی را اشتباهی صدا کنید (مثلاً اگر اسمش سارا است او را شیما صدا بزنید تا هر گونه امکان اشتباه اعم از لپی و ... به ذهنش خطور نکند و به شک بیفتد که رقیب دارد).اگر هم پرسید شیما کیست بگویید دوست دختر قبلی ام که تیریپی لاو گونه با او داشتم !
- مدام به طرز لباس پوشیدن وی گیر دهید .مثال:
شما- این چه شلواریه؟چرا اینقدر کوتاهه؟مگه بابات پول نداره واست شلوار بخره؟
دوست دخترتان: کجای شلوار من کوتاهه ؟تا سر قوزک پام اومده!
شما- بد تر!این چه وضع لباش پوشیدنه؟چرا مثل قرون وسطی تیپ میزنی؟الان همه شلوار کوتاه میپوشند تو چرا مثل زنای 70 ساله لباس پوشیدی؟!؟!؟!
(البته لازم به ذکر است که زنان 70 ساله در صورتی که در قید حیات باشند هرگز شلوار نمی پوشند و به دلیل کهولت سن و نزدیک بودن به زمان فسیل شدن فقط دامن می پوشند.دلیلش رو هر وقت 70 ساله شدید می فهمید!)
- از یک هفته قبل از تولد تا یک هفته بعد از تولدش مفقود الاثر شوید و در دسترس نباشید و هنگامی هم که از شما درخواست هدیه نمود به وی بفرمایید:مگه من و تو واسه هدیه دوست شدیم؟مهم اینه که قلبامون پیش همدیگه باشه که هست!(لازم به ذکر است در سایر اعیاد سال از قبیل ولنتاین، سالگرد دوستی،روز عید نوروز و .... نیز همین عمل را انجام دهید)
- هنگامی که با او قرار دارید یک پاکت مگنا(Magna) گازوییلی خریداری نموده و مانند اگزوز ماشین دائماً از خودتان دود متصاعد کنید در ضمن دود تهوع آور سیگارتان را نیز مرتباً به سمت وی حواله دهید
- هر وقت با او بیرون میروید مانند انسانهای چشم چران مدام به لنگ و پاچه دختران مردم نگاه بیفکنید
- هنگامی که دوستش را با خودش سر قرار آورد کانون توجهاتتان به سمت دوستش باشد و قبل از خداحافظی از دوستش بخواهید شماره اش را به شما بدهد!
- و اگر می خواهید شورش را در آورید و حسابی سکه یه پولش کنید با یکی دیگر از دوست دختر هایتان(که مطمئناً همه پسر ها برای روز مبادا چنین چیز هایی دارند) به جایی بروید که مطمئنید وی و چند تا از دوستان صمیمی اش(که البته شما را هم میشناسند) آنجا حضور دارند!
- نکته: دختر خانم ها معمولاً به دلیل وجود خصلتی به نام حسودی جلوی دوستان صمیمی خود پز دوست پسر هاشون را میدهند حال تصور کنید که یک دختری وقتی که پیش دوستان صمیمی اش میباشد - در حالیکه مشغول تعریف دادن از دوست پسرش- ناگهان دوست پسرش را مشاهده کند که دست در دست دختری دیگر از آن ناحیه رد میشوند(این یکی خیلی حال میده حتما امتحان کنید )
بعد وقتی باهاش تو پارک قدم می زنید اس ام اس هاتون رو چک کنید و به دختر جماعت نگاه کنید. ( سعی کنید درست جلوی چشم دوستتون این کار را بکنید )
وقتی پیش دوستتونید اونیکی دخترا رو نشون بدید و بگید مثلا: عجب مانتوی باحالی پوشیده
- تو ماشین که هستین و دوستتون در حال گوش دادن به موزیک مورد علاقه شون هستند بزنید به یه اثر زیبا از دکتر شجریان گوش کنید
- وقتی در کافی شاپ در حال صرف انواع نوشیدنی و ... هستید بی کلاس ترین نوشیدنی مثل چایی را سفارش بدهید
- وقتی قراره با هم به مهمونی یا ... برید از درویشانه ترین لباسهایتان استفاده کنید تا آنتی کلاس عمل کرده باشید
نتیجه اخلاقی = کلا بی کلاس باشین تا راحت باشین
- همیشه دوست دخترتون رو با اسم دوست دختر قبلیتون که اونم میشناسه صدا کنید و (بعد معذرت بخواهید)
- وقتی از جایی که با هم چیزی خوردید و شما حساب کردید بیرون اومدید بگید:اصلا ارزش نداشت و فقط پولتون رو دور ریختید.
- آخر نامه ها مثله این تازه به دوران رسیده ها زرت و زورت ننویسید (دوستت دارم)
- ولنتاین مسافرت باشید.
- همیشه یک شاخه گل بهترین هدیه هست.
- وقتی موهاش بلنده بهش بگید کوتاه کنه و اگر کوتاه کرد بگید: الان فهمبدم هیچ مدل مویی بهت نمیاد. بلند که بود قشنگتر بود.
- به بهانه ی ترافیک 33دقیقه و 14ثانیه دیر برید سر قرار.دانشمندان در آخرین تحقیقات خود ثابت کرده اند که اگر دیرتر از این زمان بروید خوشگل مورد نظر (آی کیو همون دختره دیگه) محل را ترک خواهد کرد و اگر زود تر بروید پررو میشود.
- فقط از رنگ صورتی بدتون میاد (مورد استفاده در 99/99درصد از مواقع)
- از مزه ی رژ لب چندشتون میشه (وا!!!!!!!!!)
این ها همش امتحان شده است. فقط یه کم دوست دختر خودتون رو بسنجید چون به شخصه خود من چندین بار مورد ضرب و شتم قرار گرفته ام. باید بگم که هیچ مسیولیتی هم نمیپذیرم. ولی اگه دوست دخترتون یه خورده پررو شد حتما از این روش ها استفاده کنید.
از آن روزی که یوسف را برادرها به چاه انداختند از آن روزی که با شلاق و خون دیوار چین را ساختند آدمیت مرده بود,گر چه آدم زنده بود بعد دنیا هی پر از آدم شد و این آسیاب گشت و گشت قرن ها از مرگ آدم هم گذشت ای دریغا! آدمیت!برنگشت...!
یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره می کنم
امروز هم گذشت
با مرور خاطرات دیروز
با غم نبودنت..و سکوتی سنگین
و من شتابان در پی زمان بی هدف
فقط میروم ..فقط میدوم
یاسها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما
گرمی مهر تو را میخواهند
غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند
میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی
صدای قدمهایت را می شنوم اما تو نیستی
فقط صدایی مبهم
قول داده بودی برایم سیب بیاوری
سیب سرخ خورشید
سیب سرخ امید
یادت هست؟؟؟
و رفتی و خورشید را هم بردی
و من در این کوچه های تنگ و تاریک
سرگردانم و منتظر
برگی از زندگی ام را ورق میزنم
امروز به پایان دفترم نزدیکم ...
تو سیگار رو خاموش کن
تا بگم
چطور میشه با گریه هم دود شد
چطور میشه با خنده هم زخم خورد
چطور میشه با عشق نابود شد...
یادت هست می گفتی : اگر تركم كنی روزی ، تمام عمر خاموشم ؟
به یادت هست می گفتی : نرو هرگز كه من بی تو فراموشم؟
به یادت هست می گفتی : كه هر لحظه ، شبها ، صدایت هست در گوشم ؟
كنون آن روزها رفته
، تو هم رفتی ،
اینك من شدم تنها ،
اسیر دردها ،
غمها تمام روزها ،
شبها ،
ماهها ...
شكسته در گلو بغضم ،
به یادت اشك می ریزم
به یادت ای وجودو هستی من
به یادت میمیرم
به یادت ای امید من
اکنون دور از آشیان میمیرم
كاش می دانستم...
چه كسی این سرنوشت را برایم بافت...
آنوقت به او میگفتم...
یقه را آنقدر تنگ بافته ای...
كه بغض هایم را نمی توانم فرو دهم
بیـــــــــــــا برای یکــبــــــــــار هــم که شــــــــــــــده… دســت بــــــــه خلاف بـــــــــزنیــــــم…!
من انـــــــــدوه تــــــــــو را مـــی دزدم…! تو تــــــــــنهـایـی مــــــــــــرا…!!
از خدا ميخوام موانع رو از سر راهت برداره... ، آخه خر نميتونه مثله اسب از روي موانع بپره !!...
اگه گفتي تنها جانوري که همه رو مي شناسه چيه؟ گوسفنده ديگه ، چون هر کي رو مي بينه ميگه: به ... !!...
تو در قلب من جا داري ، به به قلب من شده گاو داري !!...
اگه ديدي بچه اي كنار يک روزنامه نشسته و روزنامه زرد شده ، بدون كار بچه نيست تبليغ ايرانسله !!...
به يه خانمه ميگن: چي شده که اين بار يک ساعت با تلفن حرف زدي؟ ميگه: آخه اشتباه گرفته بودم !!...
اگه تو با من باشي ، چراغ خونه ام باشي ، اونقدر روشن خاموشت مي کنم تا بسوزي !!.....
مي دوني چرا مار سوار قطار نمي شه؟ چون دست نداره باي باي کنه !!...
تو توي دماغ من چيکار مي کني؟! ، جنبه شوخي داشته باش ... ، خواستم بگم: تو نفسمي !!......
مي دوني چرا زنها بيشتر از مردها عمر مي کنند ؟... چون زن ندارن !!...
روز زن طلا فروشي ها خيلي شلوغ ميشه ، ولي روز مرد جوراب فروشي ها !!...
گرد و خاک تنهائي قلبم رو با جاذبه نگاهت زدودي ، خونه قلبم رو از غم پاک كردي ... ، حالا كه زحمت كشيدي روي اون ميز هم يه دسمال تميز بكش !!...
كشور در توليد علوفه به خود كفايي رسيد ، ديگه نگران غذات نباش !!..
همه نابغه ها يکي يکي از بين ما رفتند؛ سعدي ، حافظ ، زکريا ، ابن سينا ، مولوي ... من هم که حال خوبي ندارم !!...
فقط يه نفره كه براي تو تا آخر عمر نفس مي كشه ، اون هم دماغته !!...
يه خره عكس خودشو توي آب مي بينه ، ميگه: چقدر شبيه اوني ام كه داره اين اس ام اس رو مي خونه !!...
اگه رفتي توالت زياد زور نزن ، چون جنس ايراني زود پاره ميشه !!...
از سرسبزترين نقطه قلبم برات يونجه تازه مي فرستم !!...
1000تومنی: مرسی عزیزم (تو دلش ای گدا)
2000: ای جانم...ممنون گلم دستت درد نکنه(تودلش:یادم باشه واسش بخرم دور برنداره)
5000: وای ممنون عشقم،خیلی میخوامت،بیا این بوس برای تو
10000 : الهی من فدات بشم تو همه زندگی منی ، بیا بغلم،کجایی بیا ببینمت دلم برات یه ذره شده.
.
.
20000: دیگه کسی اینقدرا هم خر نشده از اینا بخره!
لیلی تو را چه شد که این گونه زار و پریشان می بینمت ؟ کجا بودی که این چنین مات و مبهوتی ؟ چه دیده و شنیدی که چون روح سرگردان قرار نمی گیری ؟ لیلی حرمت اشکهایت را که شکست ؟ که روز و شبت را تاریک و نفس گیر و بارانی کرد ؟ چه کسی تو را به سخره گرفت ؟ چه کسی تو را راه رسیدن به .... لیلی ... لیلی ... لیلی در هم شکسته من ! اگر چه مجنونی نیست اگر چه صداقت به هیچ نمی ارزد اگر چه به گناه دوست داشتن محکوم به شکستنی اگر چه ... مجنون نیست اما خدای مجنون هنوز هست دل شکسته ام را به سوی او خواهم برد و از او داد خواهم خواست