اگه میتونستم تودنیا یه چیزدیگه باشم میخواستم اشک چشمهای توباشم
میدونی چرا ؟ چونکه توچشمات متولدبشم، روی گونه هات
زندگی کنم وروی لبهات بمیرم.
دلم شوق تو را دارد
تو غافل از دل مایی
به ما گاهی نگاهی کن
دلی دارم تماشایی
همیشه در ریاضیات ضعیف بودم
سالهاست
دارم حساب میکنم
چگونه من بعلاوه تو
شد فقط من ؟
کلید قلبمو دادم بهت گم نکنی سر به هوای من هر خار و خسی رو بعد از این نگیری بجای من ای سر به هوای من عشق و بندگی کن تو قلبم زندگی کن تو قلبم زندگی کن الهی تا نفس تو سینه هست بمونی برای من ای سر به هوای من تو کلام عاشقونه تو رو استاد دیدم اگه شیرین تو باشم تو رو فرهاد دیدم
فـک كن .. ایـ ـن هـمـــــــ ـه حـرف رو کیبـورد باشـه و تــ ـو نتـونی اون چیــزی
رو که می خـوای ... اونی که حرف دلتــه رو تایپش کنــــــــــ ـی !
سلامتی حرفای دلم که هیشکی ازشون خبر نداره
بیخودی خندیدیم
که بگوییم دلی خوش داریم
بیخودی حرف زدیم
که بگوییم زبان هم داریم
بیخودی داد زدیم
که بگوییم توانا هستیم
بیخودی پرسیدیم
حال همدیگر را
که بگوییم محبت داریم
بیخودی ترسیدیم
از بیان غم خود
و تصور کردیم
که شهامت داریم
ما حقیقت ها را
زیر پا له کردیم
و چقدر حظ بردیم
که زرنگی کردیم
روی هر حادثه ای
حرفی از پول زدیم
از شما می پرسم
موسیقی ما - لیلا رضایی: امین حبیبی از خوانندههای مطرح سالهای اخیر – و شاید بتوان گفت بدشانسترین آنها – است که به واسطه آلبومها و آهنگهایش محبوبیت قابل توجهی در میان علاقه مندان به موسیقی کسب کرده است. بیشک همه گان ترانهها و آهنگهای این خواننده را شنیدهاند و با آنها خاطره دارند. مخصوصا آهنگ «بیقرار» که شاید خیلی از مردم آن را به اسم «نمیتونم» بشناسند: (اون که یه وقتی تنها کسم بود – تنها پناه دل بیکسم بود)
این اواخر نیز تیتراژی که برای فیلم سینمایی «فراموشی» به اسم «جایی نرو» خوانده بود و آهنگ «تولد» که او آن را به عنوان هدیه در روز تولدش به مردم تقدیم کرد مورد توجه قرار گرفت.
ولی شاید بدترین و از لحاظی بهترین ویژگی این خواننده، دور بودن از حاشیههایی باشد که تقریبا دامنگیر همه افراد مشغول به فعالیت در بازار موزیک پاپ امروز ایران است.
او آن قدر بیحاشیه است که هر کس به خود اجازه میدهد از نام و اعتبار وی سوءاستفاده کرده و با نام وی فعالیتهای مالی کند تا جایی که اخیرا چند نفر به جای این خواننده به برگزاری کنسرتهای متعدد اقدام کردهاند.
امین حبیبی در خصوص این موضوع به موسیقی ما گفت: اسفندماه سال ۱۳۸۵ آلبوم موسیقیای از من وارد بازار شد که تقریبا همه مردم آن را شنیدند. آلبومی که همزمان با ساخت آن، به دنبال دریافت مجوزش از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بودیم. اما متاسفانه با لو رفتن آن از یک استودیو، آن کار فدا شد.
با لو رفتن آلبوم امین حبیبی، بیآنکه نامی از خواننده آن برده شود، همه مردم آهنگها را شنیدند و هیچ کس حتی متوجه نشد چه کسی خواننده و آهنگساز آن است.
حبیبی در این رابطه اظهار کرد: از آنجایی که صدای خواننده در آن آلبوم، صدای جدیدی بود، تمام کسانی که در اینترنت مشغول فعالیت بودند به دنبال نام خواننده آن میگشتند تا بتوانند آن را در سایتهای خود قرار دهند. دست آخراین آلبوم منسوب به شخصی به نام همایون که اصلا وجود خارجی نداشت به دست مردم رسید و در واقع داستان از همین جا شروع شد.
بعد از این جریان امین حبیبی ماند و آلبومی که همه جا شنیده شده بود و نامی که هیچ هویت حقیقی و واقعی نداشت.
دقیقا بعد از لو رفتن این آلبوم بود که امین حبیبی به دنبال ارائه آلبومهای دیگرش بود. آلبومی که نهایتا به دست مخاطبان خود رساند و «نوستالژیا» نام گرفت. خود او در این باره میگوید: متاسفانه بر خلاف میل باطنیام ناچار شدم در ابتدای تمامی آهنگهایی که اجرا میکنم، از نام خودم استفاده کنم تا شاید اتفاق سال گذشته را جبران کنم.
امین حبیبی با انتشار این آلبوم توانست به موفقیتی مثال زدنی دست یابد و بازهم با استقبال مردم روبرو شود. حالا دیگر اکثر مردم او را میشناختند. اما به گفته خودش این باعث نشد آنها متوجه شوند که وی همان همایون است که دو سال قبل از وی و آهنگهایش، خاطره داشتند.
این خواننده ادامه داد: شاید بهترین تعبیر این باشد که شهرت من در واقع به دو نیم تقسیم شد. امین حبیبی و همایونی که هر دو یکی بودند ولی همه از آن بیخبر!
وی همچنین ادامه داد: از طرف دیگر برخیها در این فکر بودند که امین حبیبی به تقلید از همایون آلبوم «نوستالژیا» را وارد بازار کرده است و یا همایون نام هنری اوست که این خود مشکلات جدیدی را بوجود آورد. تمام این اتفاقات افتاد تا آنجا که از سال ۸۸ کم کم خبر برگزاری برنامههای مختلف توسط او در تهران شنیده شد، برنامههایی که به گفته او حتی روحش هم از آنها خبر نداشت. او میگوید جالب بود که من کنسرت برگزار میکردم بیآنکه خودم مطلع باشم. آنها با پخش کردن صدا و آهنگهای من و لب خوانی بر روی آنها به چنین اقدامی دست زده و از این طریق از مردم کلاهبرداری میکردند.
حبیبی پس از شنیدن خبر برگزاری کنسرت توسط امین حبیبیِ قلابی، در گفتوگو با رسانهها اخبار کنسرتهای خود را تکذیب کرد ولی هیچ فایدهای نداشت. چون این اشخاص کماکان از نام وی برای برگزاری کنسرتهای پلی بک خود استفاده میکردند و همیشه این موضوع بعد از برگزاری به گوش او میرسید به طوری که هیچ ردی از آنها باقی نمیماند تا بشود آنها را به مقامات قضایی تحویل داد. حالا این موضوع که آن افراد چگونه مجوز اجرا میگرفتند آن هم در حالی که امین حبیبی واقعی با آن همه فعالیت در صدا وسیما تازه بعد از ۶ سال هم اکنون توانسته مجوز آلبومش را بگیرد، بماند.
تمام این اتفاقات زمانی بود که او قصد داشت در سکوت و آرامش فکری خود به ساخت کارهایش بپردازد. اما انگار این آرامش برای او امکان پذیر نبود.
وی در ادامه صحبتهای خود افزود: متاسفانه این دوستان دست بردار نبوده و همچنان با سوءاستفاده از نام من اقدام به برگزاری برنامههای مختلف در مکانهای مختلف تهران به صورت پلی بک میکردند.
جالب است که از طریق این برنامهها پولهای کلانی نیز از مردمِ از همه جا بیخبرمی گرفتند. از طرفی من هم که سخت درگیر مجوز برای آلبوم جدیدم از اداره ارشاد اسلامی و فعالیت در صدا و سیمای جمهوری اسلامی بودم، از ارائه کلیپ به شبکههای ماهوارهای و مصاحبه با آنها خودداری میکردم. جالبتر از آن اینکه کم کم این موضع روشن شد و همه اهالی موسیقی متوجه شدند که همایون یا همان امین حبیبی جعلی نه یک نفر، بلکه سه نفر به نامهای (بهروز – الف، حمید – م، و شخص دیگری که هنوز هویت واقعیاش معلوم نیست) هستند.
بالاخره پس از طی مدتها از اجرای این برنامهها، با تلاشهای این خواننده و نیز همکاری ماموران انتظامی، وی توانست یکی از این افراد به نام بهروز –الف را در یکی از اجراهایی که در شرق تهران برگزار شد، دستگیر کند. اما این کلاهبردار توانست در روز دادگاه فرار کند. ولی پس از مدتی دوباره با پیگیریهای فراوان ماموران دوباره دستگیر شد و اکنون تحت پیگرد قانونی قرار دارد. امین حبیبی افزود: در خصوص آن دو نفر دیگر هم مراحل قانونی در دست اقدام است.
حبیبی گفت: شاید عجیبترین مطلب در این باره این باشد که به تازگی شخص دیگری پیدا شده (همان شخص سومی که در بالا ذکر شد) که در نهایت بیشرمی در یکی از برنامههای ماهوارهای ظاهر شده و جلوی دوربین خود را همایون معرفی کرده و آهنگهای امین حبیبی را به نام خود معرفی مینماید و یک بیوگرافی دروغین برای خود و آن آهنگها ساخته است. او در این برنامه کذایی، به عنوان کارشناس نیز ایفای نقش میکند و چنان وانمود میکند که به دنبال کشف استعدادهای جوان و خوش صدا هستند.
امین حبیبی در ادامه از طریق همین مطلب و از طریق سایت موسیقی ما اعلام کرد که تا به بازار آمدن آلبوم جدیدش و تا اطلاع ثانوی هیچ برنامهای در تهران نداشته و نخواهد داشت.
در آخر امیدواریم که مقامات قضایی برخوردی قاطع با اینجور افراد داشته باشند تا دیگر شاهد چنین اقداماتی از سوی افراد سود جو که با آبروی هنرمندان کشورمان بازی میکنند نباشیم.
لازم به ذکر است که تمامی اخبار مربوط به این خواننده در سایت شخصی وی به اطلاع علاقه مندان خواهد رسید.
یه روز خوب میاد
یه روز جدید میاد
شبهارو به امید یه روز خوب میخوابم
صبحارو به امید اون روز خوب بیدار میشم
هر روز صدقه میندازم که اون روز یه روز خوب باشه
این همه روز گذشته نکنه خدا هم مارو سر کار گذاشته
مثل بچگیام که مامان میگفت یه روز میخرم ولی هنوزم نخریده
دلم به این روز خوشه اگه نباشه چی میشه
بیست و سه سالم تموم شد هدر رفت بزرگ شدم
زرگم، بزرگی به چیه؟ سنم یا ریشم
همیشه میگم یه روز خوب میاد
روزی که اومده چجوری بازم میاد
روزای خوب رفتن
همونا که تو کوچیکی بودن
ولی ...
بازم یه روز خوب میاد
خاطر پیروزی بزرگ و شدیدت در رای گیری ام تیوی ایگی بهت تبریک میگیم. طرفداران تو با عشق به
این نظر سنجی حمله کردن و بهت رای دادن و کامنت گذاشتن. به نظر تو چی باعث شده یا چه چیزی رو در
خودت و آهنگهات دیدن که تا این حد بهت وصل هستن و پشتت ایستادن و حمایتت میکنن؟
سلام به شما
۱. قبل از هر چیزی تشکر میکنم ازتون بخاطر اینکه منو به این مصاحبه دعوت کردین. راستش کلا رابط ٴ ه من و
طرفدارهام یه رابط ٴ ه کاملا نزدیک هست و کمتر آرتیستی هست که تا این اندازه به هواداراش وصله. و من واقعا از این
خوشحالم. من این احساس رو میکنم که بدون وجود طرفدارانم هیچی نیستم. از طرفی هم من نمیگم طرفدار. میگم
همدرد. چون من از دردی صحبت میکنم که بیشتر مردم ما این دردها رو احساس کردن و باهاش جنگیدن و وقتی که این
حرفا رو از من میشنون رابط ٴ ه مستقیم با این آهنگها برقرار میکنن و همین رابط ٴ ه نزدیکی که بین ما هست باعث
میشه که به من لطف میکنن و بهم رای میدن و من به داشتن این عزیزان در کنار خودم افتخار میکنم. و همیشه آرزوم
اینه که لیاقت این حمایتها رو داشته باشم.
طبق صحبتهایی که کردی مولانا و توپاک کسانی بودن که خیلی روی تو نفوذ داشتن. آیا کسان دیگری هم
هستن که تو رو تحت تاثیر قرار میدن و بهت انرژی مثبت میدن؟
۲. مسلما شعر های مولانا همیشه بهم نیرو میداد و اینم بگم که شخصی به نام دکتر “الهی قمشه ای” (ایشون رو اکثر
مردم ایران میشناسن) بود که من رو به شعر های مولانا علاقمند کرد. ایشون شعرهای مولانا رو تفسیر میکنن و معنی
واقعی شعرهای روممی رو میگن. و این باعث شد که عمیق بودن حرفای این شاعر بزرگ رو من احساس کنم. و چیزی
که بیشتر از همه منو به ایشون علاقمند کرد این بود که مولانا کسی بود که خودش رو به یک حد و مرز و کشور محدود
نکرد و همیشه به دنیا فکر میکرد و الان در دنیا همه ایشون رو به عنوان شاعر بزرگ ایران میشناسن و اینم بگم که رپ
های توپاک واقعا بهم نیرو داد که منم رپ فارسی بخونم. و مسلما خیلیا بودن که واقعا الگو بودن و هستن. ولی خوب من
سعی میکنم که هر خصلت خاصی رو از هر آدم بزرگی بگیرم و ازش استفاده کنم.
این روزها چه جور موسیقی گوش میکنی؟
۳. من بیشتر در تنهایی خودم آهنگهای آروم و ریلکس گوش میدم. چون خودم تو آهنگم اینقدر فریاد میزنم که دیگه خسته
میشم آهنگهای پر سر و صدا گوش کنم. هه. ولی این روزها به صدای همایون شجریان (پسر استاد محمد رضا شجریان)
خیلی گوش میکنم و خیلی علاقه دارم. و البته خیلی وقتها هم آهنگ های رپ فارسی و آمریکایی گوش میکنم. هر چند
احساس میکنم این روز ها رپ آمریکا اون پیام و قدرت گذشته رو نداره. و امیدوارم که این وضعیت به زودی تغییر کنه.
آرتیستهای هیپ هاپ مورد علاقت چه کسانی هستن؟
۴. آرتیستهای زیادی هستن که در داخل ایران دارن فعالیت میکنن و من واقعا به کارشون احترام میزارم و دوست دارم
مثل رضا پیشرو، بهرام و هنرمندانی که در راه هستن و از موزیک رپ آمریکا هنوز هم توپاک برای من جایگاه خودش
رو داره. و امروز هم رپرهایی مثل امینم، کامن، ایمورتال تکنیک و چاک دی از گروه پابلیک انمی و… هستن که واقعا
برای من قابل احترام هستن. و مسلما آهنگسازها رو هم نباید از قلم بندازیم. چون این آهنگساز هست که به کلمات ما نیرو
میده.
چطور میتونی رپ فارسی رو برای ما توضیح بدی و هم اکنون این سبک در ایران چه جایگاهی داره؟
۵. خوب خودتون این رو بهتر میدونین که رپ آمریکا از غرب آفریقا شروع شد و رفت به نیویورک و مناطقی مثل
برانکس و بروکلین و دلیل شروع این سبک اعتراض به وضعیت اجتماع سیاه پوستان بود. به دلیل آزار هایی که از
اجتماع بخاطر رنگ پوستشون میدیدن. و این واقعا غم انگیز بود. این صدای اعتراض هر کجای دنیا رنگ و جنسش فرق
میکنه. و ما هم در ایران مشکلات خاص خود رو داریم که شاید در یه سری مسائل بین ما و کشورهای دیگه مشترک
باشه و در یه سری مسائل هم کاملا مخصوص ایران باشه. و من هم سعی میکنم از این مسایل صحبت کنم.
یعنی رپ واقعی ما هم اینه که از دردهای اجتماع صحبت میکنیم. و درسته که این سبک هنوز در ایران خاص هست
ولی بخاطر اینکه از واقعیت های جامعه صحبت میکنیم مسلما شنونده داره. شاید رپ فارس تازه به اوج رسیده. یعنی
هنوز مثل رپ آمریکا و جاهای دیگ ٴ ه دنیا عمر زیادی نداره. ولی خیلی خوب بزرگ شده اینجا و مطمئنم تا چند ساله دیگه
رپ هم یکی از سبک های ثابت در ایران خواهد شد.
ما میدونیم که در جوونیت هیپ هاپ گوش میدادی و همین باعث شد که بری به سمت این سبک
از موسیقی. ولی میخوایم بدونیم که قبل از اینکه رپر بشی چه میکردی و میخواستی چه کاره بشی؟
۶. من تقریبا ۱۰ ساله پیش بود که پدرم رو از دست دادم و این یکی از بزرگترین مراحل زندگیم بود. چون بزرگترین
پشتیبان خودم رو از دست داده بودم و یکی از غم انگیزترین دوران زندگیم بود که هنوزم مثل بار سنگینی روی دوشم
هست. و قبل از اون هم واقعا زندگی سختی داشتم. واقعا سخت. و میتونم بگم: من در ۱۰۰ تا آلبوم هم اگه بخوام میتونم
صحبت کنم. اون دوران هم شروع کردم به کار کردن در شرکت عموم.عموم یه شرکت واردات و صادرات داشت که
اونجا کار میکردم. . و احتمالا اگه رپر نمیشدم در تجارت میموندم و ادامه می دادم ولی خیلی خوشحالم که تونستم تو
کاری که بهش عشق داشتم پیشرفت کنم.
تو اول یک نویسنده هستی و بعد یک رپر. و سعی میکنی که یک نیروی مثبت رو به شنوندها
بدی از طریق موسیقی هیپ هاپ. که برن و میکروفن و خودکار رو بردارن. چه توصیهای داری برای
کسانی که تازه وارد این سبک میشن؟
۷. از نظر من خودکار و ورق و میکروفن واقعا مقدّس هستن و باید زمانیکه از اونا استفاده میکنی کاملا بدونی
که اون لحظه چیکار میخوای بکنی. نه اینکه فقط برای اینکه یه چیزی نوشته باشی یا یه چیزی بخونی ازش استفاده کنی.
نباید کار بی هدف باشه. من یه رپر هستم. ولی قبل از اینکه یه رپر باشم یه متفکر هستم. یعنی هیچ آهنگ رو شما نمیتونی
از من بشنوی که بدون فکر باشه. اصلا دلیل اینکه من آلبوم نمیدم بیرون همینه. چون من روی هر آهنگم مدتها کار
میکنم تا دیگه متوجّه بشم که این آهنگ ٪ ۱۰۰ همونیه که من میخوام و اون آهنگ باید بیاد بیرون و من نتیج ٴ ه اون
آهنگ رو ببینم. این چیزی که الان میخوام بگم از خود تعریف کردن نیست. ولی دلیل اینکه آهنگ های من تاثیر مستقیم
روی شنوندهها میذاره اینه که اول خودم اون آهنگ رو درک کردم و با همون حسّ هم میخونمش. در ایران یه
ضربالمثل داریم که میگه: آنچه از دل بر آید لاجرم بر دل نشیند. و زمانیکه ببینم اون آهنگ تاثیرش رو گذاشت میرم
سراغ ترک بعد. مثلا آهنگ “تمومش کن” اهنگی بود که برای یه معتاد بود. از اینکه اون معتاد چه روزهای قشنگی داشت
و بخاطر موادِ مخدر همه چیزش رو از دست داد. و این قصه ای بود که باعث شد که و این قصهای بود که به گوش من
هم رسید که خیلیا با این آهنگ تکون خوردن و به یاد گذشته هاشون افتادن و مواد مخدر رو گذاشتن کنار و برگشتن به
روزهای زیبای گذشته. موسیقی نباید فقط برای گوش کردن باشه. به نظر من موسیقی نباید فقط برای گوش کردن باشه.
فکر میکنم بهتره که موسیقی پیام داشته باشه و هدفمند باشه.
ما میدونیم که تو به مولانا علاق ٴ ه خاصی داری. آیا شاعران و یا نویسندگان دیگری هستن
که با کارهاشون تو رو تحت تاثیر قرار بدن و تو کاراشون رو دوست داشته باشی؟
۸. خوب مسلما خیلی از نویسندهها و شاعران دیگه هستن که واقعا حرفاشون برای من زیباست. به طور مثال فردوسی که
یکی از شاعران بزرگ ایران هست و یکی از ۴ پای ٴ ه ادبیات دنیاست. و اصلا ایران کشور شعر و کلمههای موندگار
هست و شعر تو خون ماست. و من به شاعران و نویسندگانی مثل حافظ، سعدی، دکتر علی شریعتی،شاملو، نیما یوشیج،
سهراب سپهری و… علاق ٴ ه خاصی دارم.
اگر دوست داشتی که همکاری داشته باشی با آرتیستهایی که در حال حاضر فعالیت میکنن یا
اینکه دیگه در میان ما نیستن، اون آرتیست کی بود؟
۹. خوب من همیشه سعی میکنم بیشتر با کسانی کار کنم که احساس میکنم که از لحاظه اعتقادات و روحیات و دیدگاه
بهم نزدیک باشن. لیست کسانی که من دوست داشتن و دارم که باهاشون همکاری کنم (چه زنده و چه مرده) طولانیه. پس
بهتره بچسبم به هیپ هاپ امروز و اگه بخوایم از همکاریهای هیپ هاپ بگیم که همه هم در ایران کارش رو بشناسن
احساس میکنم که امینم یکی از رپر هایی هست که واقعا قدرت زیادی داره و خیلی برای بیوگرافی و زندگی گذشتش و
سختیهایی که در این مسیر کشیده احترام قائل هستم. و فکر میکنم اگه همکاری بین ما صورت بگیر اتفاق فرهنگی
خوبی میافته و اینو نشون میده که انسانها همیشه و در هر کجای دنیا با هم اوکی هستن و مشکلی ندارن. و موسیقی
میتونه یکی از بهترین وسیلهها برای نزدیک کردن فرهنگها به هم باشه.
و سوال آخر اینکه رو چه آهنگ و پروژهای داری جدیدا کار میکنی؟ آیا میتونی ما رو هم در جریان بذاری؟
۱۰ . من در سال ۸۹ خیلی کمکار بودم. و سعی کردم خودم رو برای سال ۹۰ حاضر کنم. و حالا اینقدر کار کردم
که احساس میکنم تا ۵ سال بعد هم آهنگ دارم برای پخش. ولی خوب همیشه دوست دارم کارهایی که انجام میدم
موندگار باشه و بتونه در اون زمانی که میاد بیرون تاثیر خودش رو کاملا مستقیم روی شنوندهها بذاره. آهنگهای زیادی
ساختم و حاضر هست و امیدوارم که با این آهنگها بتونم دنیا رو تحت تاثیر قرار بدم. به امید اون روز که صدای رپ
فارسی در همه جای دنیا به گوش برسه. و تشکر از ام تیوی و ام تیوی ایگگی که این موقعیت رو فراهم کردن برای
ادامه این حرکت
لره با خوشحالی به دوستش میگه بالاخره این پازل رو بعد از ۲ سال حل کردم . دوستش میگه: ۲ سال زیاد نیست؟ میگه:نه بابا رو جعبه اش نوشته ۷ تا ۱۰ سال
از لره میپرسند: توی طایفه شما آدم مشهور هم هست؟ میگه:آره بابا، لره و هاردی، سوفیا لره، الیزابت تای لور، تازه یه شیمیدان لر یه چیزی کشف کرده که اسمشو گذاشته کلر