میگه دوست داشتی دوست پسرت انریکه باشه؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دوست داشتم دوست پسرم عمو پورنگ باشه
میگه چون قلبت نارسایی داشت مجبور شدی پیوند قلب بزنی؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ قلب قبلیم پر از دوست دخترام شده بود جاشون نمیشد یه بزرگ ترشو گرفتم همه جاشون بشه
میگه اگه از بیرون به کره زمین نگاه کنیم مکان خاصی مشخص نیست؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ از اون بالا فقط مرقد نورانی امام معلومه و بس
استاد: کی جواب این سوالو میدونه؟ من دستمو بردم بالا. استاد: میخوای جواب بدی؟ من: پـَـــ نــه پـَـــ میخوام ببینم باد از کدوم ور میاد
زنگ زده بهم میگه داری چی کار میکنی؟میگم دارم ماهواره نگاه میکنم.میگه منظورت شبکه های ماهواره ایه؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دارم ماهواره امید رو نگاه میکنم خیلی قشنگ میچرخه
به دوست دخترم میگم دوست دخترای مردم رو ببین.میگه داری منو مقایسه میکنی؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ خواستم بیناییتو بسنجم ببینم کوری یا نه
ساعت ١١ اومدم خونه مامانم میگه الان اومدی؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ ٢ساعت پیش اومدم الان تکرارش داره پخش میکنه
1سال بعد از فارغ التحصيلي رفتم مدرسم مدير ميگه اومدي به ما سر بزني? پـَـــ نــه پـَـــ مدادم جا مونده بود اومدم ورش دارم
یارو کارتن خواب رو دیده میپرسه گداست؟ پـَـــ نــه پـَـــ کارمند بانکه! محل زندگیشون اینجا تو کارتنه
مرغ عشقم مرده و درحالی که پاهاش روبه بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟ بهـــش گفتم: پـَـــ نــه پـَـــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس
(دردت به جونم)
(دردت به جونم)
((من میرم ، واسه همیشه عشقه من
این دله تنها ، واست تنگ میشه عشقه من
حیف اون چشمات ، که اشک بریزن عشقه من
این دله تنها ، واست تنگ میشه عشقه من
من میرم، بخاطره هردوتامون
فراموش کن ، تمومه خاطره هامون
بزار تا راحت ، ازت جدا بشم برم
شئون نداره ، اشک بریزن چشامون
دردت به جونم گریه نکن ، آرومه جونم گریه نکن
بزار تا راحت جدا بشیم ، مهربونم گریه نکن
عشقت بمیره گریه نکن ، گریم میگیره گریه نکن
اشکاتو پاک کن و بزار برم ، دیگه دیره گریه نکن))(۲)
دردت به جونم ، عشقت بمیره ، آرومه جونم ، گریم میگیره ، بزار تا راحت ، اشکاتو پاک کن ، مهربونم گریه نکن
اون مثل داداشم بود!، یعنی / اگه نگرانی داشت یا کمبود
ناهمواری داشت راش ، یا کج بود / گذرِ ماها سخت بود و ناراحت بود
یکی کنارش تا آخر بود / حتی اگه باز باهاش قهر بود!
دغدغش ، دغدغم بود / خندش، قَهقَهم بود
بد باهاش حرف میزدم مصلحت بود / مشکلا ، برطرف بود
در حد توانم ،بهش یاد دادم در حد سوادم!
که اگه خیلی ها برنده نباشن / ولی پیروزن خسته نباشن
خودش میدونه با کی اَم !…
آسمونش اگه ستاره نداشت / با چراغ قوه بالا سرش بودم
اگه لخت میشدن بالا ، پرش بودم
که پرواز از یادش نره ، حفظ بکنه آسمونا ماله مان / حتی اگه باشه سلول درش سفت!
(میدونه با کی اَم )تخم چشم بود / نشون میدادم کلی نکته بهش
(میدونه با کی اَم) خوبشو میخواستم، خدا شاهده/لعنت به منکرش
اون مثله داداشم بود / چجوری بدم توضیح بِت
هیچ وقت فکر نمیکردم اینطوری شه / نه نکن توجیهش!
مگه جز اینه؟! / که همه خوبیارو واسش یه آرزو میکردم
که روحیه َش شه بازم شاد، ها !
مرام رو اونی که از قصد باخت همش / تا ، رفیقشو برنده ببینه یادم داد، آه…!
ببین ،به مولا اگه خطری تهدید میکردش اولین
کاری که باس میکرد این بود/ یه زنگ به من سریع بزنه
چند دقیقه بعد تو راه بودیم / ما وعده الکی نمیدیم
خلافی دست بغلی و مابقی داستان رو هم که همه بلدین، هووم…!
من هنوز همونم ، همون!
عوض اونایی شدن که نموندن پهلوم/ این که همیشه حاضر نبودم، قبول
ولی باور کن در اون حد نبود!
من که دیگه انتظاری ندارم ازش جز یکی / که پیشرفت بکنه و ما هم پز بدیم
عجول بود، وقتی گفتم بکنه صبر /شاید فکر کرده حاجیت اونو بکنه دک
ولی تقصیر اون نیست، چون کل شهر / درِ هَم میمالن، حق میدم بکنه شک
(میدونه با کی اَم )تخم چشم بود / نشون میدادم کلی نکته بهش
(میدونه با کی اَم) خوبشو میخواستم، خدا شاهده/لعنت به منکرش
مثل داآشم بود…
1- یقه اولین خواستگار رو بچسبید که شاید تنها شتر بخت شما باشه.
2- ناز و لفت و لیس رو بذارید کنار.
3- در معرض دید باشید، گذشت اون زمان که میگفتن: من اون دختر نارنج و ترنجم که از آفتاب و از سایه می رنجم.
4- سن ازدواج رو بیارین پایین، همون 17 یا 18 خوبه. بالاتر که برین همچین بگی نگی از دهن میافتین.
5- تموم دوست پسراتونو تهدید به ازدواج کنید، اگه موندن چه بهتر، نموندن دورشون رو درز بکشید.
6- دعای باز شدن بخت رو دور گردنتون آویزون کنید، یه وقت کتابشو دور گردنتون آویزون نکنید که گردن لطیفتون کج میشه.
7- پسرهای فامیل بهترین و در دسترسترین طعمهها هستند، رو هوا بقاپیدشون.
8- رو شکل و شمایل ظاهری پسرها زیاد حساسیت به خرج ندید، پسرهای خوشگل، هستن دچار مشکل...!
9- توی اجتماع بر بخورید، با مردم قاطی شید، با ننه صغرا و بیبی عذرا نشست و برخاست کنید، همینا هستن که شادوماد میسازن واستون.
10- یه کم به خودتون برسید، منظورم آرایش و برداشتن زیر ابرو و ریمل و پودر و سایه و کرم شب و روز و ماسک خیار و فر مژه و خط لب و خط چشم و... نیست. حداقل قیافه یه آدم رو داشته باشید.
11- در پوشش دقت کنید، لباس چسب و کوتاه فقط آدمای بوالهوس رو دورتون جمع می کنه، یه پوشش سنگین و اندکی رنگین با حفظ معیارهای دوماد پسند بهترینه.
12- مهمون که میاد قایم نشید، چای ببرید، پذیرایی کنید، خلاصه یه چشمه بیاین که بعله ما هم هستیم.
13- سعی کنین از هر انگشتتون هفت نوع هنر بباره که مامانه بتونه جلوی در و همسایه قر و قمیش بیاد که دخترم قربونش برم اینجوریه و اونجوریه...
14- تا مامانه و باباهه میگن دخترمون دیگه وقته عروسیشه مثل لبوی نپخته سرخ نشین و در برید، در حرکات و سکناتتون این نظر رو تایید کنید و دنبالشو بگیرید.
15- بلاخره اگه خدای نکرده میخواین جزو اون یک میلیون و هفت صد هزار دختر بی شوهر نباشید (تازه اگه همه پسرای این مملکت دوماد شن، که نمی شن) هر چی دارید، رو کنید، منظورم اعضا و جوارحتون نیست منظورم کمالات و هنر مندیاتتونه.
کاش می شد اشک را تهدید کرد
مــدت لــبـخـند را تـــمـــدیــد کـرد
کاش مـی شد در میان لحظه ها
لـــحظه ی دیــدار را نــزدیــک کرد
سئوالی ساده دارم از حضورت
من آیا زنده ام وقـت ظـهورت ؟
اگر که آمـدی مـن رفـته بـودم
اسیر سال و ماه و هفته بودم
دعایم کــن دوباره جـان بگیرم
بیــایـم در رکــاب تــو بــمـیـرم
این عشق آتشین زدلم پاک نمی شود
مجـنون به غیر خانه ی لـیلا نمی شود
بـالای تـخت یـوسف کـنعان نـوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود
خستگان عشق را ایام درمان خواهد آمد
غم مخور آخر طبیب دردمندان خواهد آمد
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش
زده ام فـالی و فـریـادرسـی مـی آیـد
عمریست که از حضور او جا ماندیم
در غـربت سـرد خویش تنها ماندیم
او مـنتظرست تـا کــه مـا بـرگـردیم
مایـیـم کـه در غیبت کـبری مـاندیم
اگر خوبان عالم جمع باشند / یقینا نزد من ، تو بهترینی / اگر از خوبترها حلقه سازند / تو در آن حلقه ، میدانم نگینی .
عشق من ای کفتر بی پشت بام / عشق من ای خواب خوب ناتمام / بی تو رویایم پر از دلتنگی است / فصلهای زندگی بی معنی است .
غمگینم ، مثل پیرزنی که آخرین سرباز برگشته از جنگ ، پسرش نیست .
اگر احساس به خاموشی مطلق برسد / باز هم عاطفه ای هست میان من و تو .
تفاهم به معنای درک کردن نیست ، بلکه به معنای توانایی تحمل تفاوتهاست .
دلم شوق تو را دارد ، تو غافل از دل مایی / به ما گاهی نگاهی کن ، دلی دارم تماشایی .
دل ، این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا برایت دلتنگی میکند !
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است ، همچو شهری که به روی گسل زلزله هاست .
زلال که باشی سنگهای کف رودخانه ات را می بینند ، بر می دارند و نشانه می روند درست به سوی خودت
دلتنگم ، مثل مادری بی سوادی که دلش هوای بچه اش را کرده ولی بلد نیست شماره اش رو بگیره .
آسمانم انتهایش قلب توست / مهربان این آسمان از آن توست / آسمانم هدیه ای از سوی من / تا بدانی قلب من هم یاد توست .
هدفم بود که هرگز نشوم عاشق کس / چون که رخسار تو دیدم ، هدفم سخت شکست .
گرچه جدا از تو ولی همیشه با تو زیستم / من و تو نکن ، که من کسی به جز تو نیستم .
خرابتم ، نذار هرکی از کنار ما رد میشه ، بگه این خراب شده مال کیه !
میشه پروانه بود و به هر گلی نشست اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست .
هیچ دلی بی بهانه نمیتپد ، نمیدانم بهانه ها دلگیرند یا دلها بهانه گیر !
بهترین ها همیشه میمانند ، شاید جلوی دیدگان نباشند اما در دل ماندگارند .
نکند یوسف عمرم رود از مصر خیالت / باز آواره ی تنهایی چاهم بکنی .
دوستت دارم" را برای هر دویمان فرستادی ، هم من ، هم او ، خیانت میکردی یا عدالت ؟
نیمکت با هم بودنمان تنهاست ، من دل نشستن ندارم ، تو دلیل نشستن باش !
مردان از دو نوع خارج نیستند;یا روی سرشان خالیست یا توی سرشان.
چرا مردان زنان باهوش را دوست دارند؟
بخاطر اینکه دو قطب غیر همنام همدیگر را می ربایند.
تنها دلیل وجود مردها برای چمن زنی و پنچر گیری اتومبیل است.
مردها جنگ را دوست دارند چون بخاطر جنگ، ظاهری جدی پیدا میکنند و این تنها چیزیست که نمیگذارد زنها بهشان بخندند.
زنان از مردان عاقلترند، چونکه کمتر میدانند و بیشتر میفهمند.
مردها همه مانند هم هستند فقط چهره هایشان با هم فرق دارد تا بتوان آنها را از تشخیص داد .
هیچ فکر کردی چرا خدا مرد را پیش از زن آفرید؟ خب معلومه پیش از آفریدن هر شاهکاری یک چرکنویس هم لازمه .
بنی اسراییل ۴۰ سال در بیابان سرگردان بودند . مردها حتی در آن زمان هم ، مسیر را نمی پرسیدند
عوض کردن شوهر فقط عوض کردن مشکل است.
مرد نثر آفرینش است و زن شعر آن.
بسیاری از مردان باهوش زن کودنی دارند ولی به ندرت زن باهوشی پیدا میشود که شوهر کودنی داشته باشد .
هر زنی برای شناخت مردان کافیست یکی از آنها را خوب بشناسد ولی یک مرد حتی اگر با تمام زنها آشنا باشد یکی از آنها را هم خوب نمی شناسد.
همه ی مردها بد نیستند. بدتر و بدترین هم دارند
افکار مردان اوج میگیرد و بالا میرود، همسطح زنانی که با آنها معاشرت میکنند.
بهترین مردان بزرگ، همواره بدترین شوهرانند.
مردی بزرگ است که معایبش قابل شمارش باشد.
اگر میخواهی فقط حرف کاری زده شود ، از مرد بخواه و اگر میخواهی آن کار انجام شود از زن بخواه.
وقی دلم خسته میشود،
مینشینم و برایش آرام نجوا میکنم
گرد و غبارش را با اشک میگیرم
و از شادی که در راه است، میگویم.
وقتی دلم خسته میشود،
دوست را صدا میزنم
و به خدایی که بزرگ است، میسپارماش...
آرزو دارم شبي عاشق شوي. آرزو دارم بفهمي درد را.
تلخي برخوردهاي سرد را. مي رسد روزي كه بي من لحظه ها را سر كني.
مي رسد روزي كه مرگ عشق را باور كني. مي رسد روزي كه شبها
در كنار عكس من نامه هاي كهنه ام را مو به مو از بر كني
سلامتی اونی که هنوز یه جرعه معرفت تو وجودش هست که یاد یعضی ها کنه
به سلامتی همه اونایی که به سلامتی رفیق و نامرد و هرکسی میرن بالا ولی هیچکی به سلامتیشون فکر هم نمیکنه ...
به سلامتی باغچه ای که خاکش منم گلش تویی و خارش هرچی نامرده
به سلامتی آسمون که با اون همه ستاره اش یه ذره ادعا نداره
به سلامتی هرچی راننده کامیونه که همه جملات خفن رو از حفظه و پشت ماشینیش میزنه
به سلامتی اونایی که تو اوج سختی ها و مشکلات به جای اینکه ترکمون کنن درکمون می کنن . . .
به سلامتی سندباد که کل دنیا رو با شلوار کردی دور زد!
به سلامتی همه رفقایی که به احترام مدیرکل یه روز رو بدون کپی پیس سپری کردن